سخنى از آن حضرت ( ع ) در نکوهش اصحابش
چند با شما مدارا کنم ، چونان که با اشتران جوانى که کوهانشان از درون ریش است و از برون سالم ، مدارا کنند . یا با کهنه جامهاى که اگر از یک جاى پارگى آن را بدوزند ، از جاى دیگر پاره شود . هر بار که طلایه لشکر شام از دور پدیدار گردد ،
هر یک از شما به خانه خود مىگریزید و در را به روى خود مىبندید . همانند سوسمارى ، که از بیم ، در سوراخ خود پنهان مىشود ، شما نیز به سوراخ خود مىخزید . یا مانند کفتار به لانه پنهان مىشوید . به خدا سوگند ، خوار و ذلیل کسى است که شما یاریش کرده باشید . هر که شما را چون تیر به سوى خصم افکند ، تیر سوفار شکسته و بىپیکان ، به سوى او افکنده است . به خدا سوگند ، که به هنگام آرمیدن در عرصه آرامش خانه ، شمارتان بسیار است و در زیر پرچم نبرد ، اندک .
مىدانم داروى درد شما چیست و این کژى را چگونه راست توان کرد . ولى نمىخواهم شما را اصلاح کنم ، در حالى که خود را تباه کرده باشم . خداوند خوارتان سازد و بدبخت و بىبهره گرداند . آنسان که باطل را مىشناسید ، حق را نمىشناسید و آنسان با باطل مبارزه نمىکنید که به نابود کردن حق کمر بستهاید .
وَ قَدْ أَرَدْتُ تَوْلِيَةَ مِصْرَ هَاشِمَ بْنَ عُتْبَةَ وَ لَوْ وَلَّيْتُهُ إِيَّاهَا لَمَّا خَلَّى لَهُمُ اَلْعَرْصَةَ وَ لاَ أَنْهَزَهُمُ اَلْفُرْصَةَ بِلاَ ذَمٍّ لِمُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ فَلَقَدْ كَانَ إِلَيَّ حَبِيباً وَ كَانَ لِي رَبِيباً
نظرات شما عزیزان: